کسب درآمد کسب درآمد من حاصل عمر خود ندیدم جز غم

 

                               من حاصل عمر خود ندیدم جز غم


                                     در عشق ز بیم و بد ندیدم جز غم


                                               یک همدم با وفا ندیدم جز درد


                                                          یک مونس نامرد ندیدم جز غم

[ یک شنبه 12 آبان 1392برچسب:, ] [ 9:29 ] [ یاسر ]

[ ]

رسم زندگی این است روزی کسی را دوست داری

 

و روز بعد تنهایی به همین سادگی او رفته است

 

و همه چیز تمام شده مثل یک مهمانی که به آخر می رسد

 

و تو به حال خود رها می شوی

 

این رسم زندگیست

[ یک شنبه 12 آبان 1392برچسب:متن,عاشقانه,گوشی,تبلت,ایفون5,عکس,عاشقانه, ] [ 9:27 ] [ یاسر ]

[ ]

 

تا حالا شده خیلی دلتنگ صدای یه نفر باشی

اما....

چون نمی تونی بهش زنگ بزنی...

با یه شماره ی ناشماس باهاش تماس بگیری

که....

فقط  "الو"  گفتنش رو بشنوی؟

 

 

[ شنبه 11 آبان 1392برچسب:عکس,عاشقانه, گوشی,تبلت, ساعت, تیشرت,محرم, ] [ 9:58 ] [ یاسر ]

[ ]

دوستت داشتم

تو این فکر بودم که با هر بهونه 
یه بار آسمون‌و بیارم تو خونه 
حواسم نبود که به تو فکر کردن 
خود آسمونه خود آسمونه 

تو دنیای سردم به تو فکر کردم 
که عطرت بیاد و بپیچه تو باغچه 
بیای و بخندی تا باز خنده‌هات‌و 
مث شمعدونی بذارم رو طاقچه


ادامه مطلب

[ سه شنبه 7 آبان 1392برچسب:عکس,عاشقانه, گوشی,تبلت, ساعت, تیشرت,محرم, ] [ 18:55 ] [ یاسر ]

[ ]


fy0x811f33r9n9w8trnb.jpg

 

دختری از پسری پرسید : آیا من نیز چون ماه زیبایم ؟

پسر گفت : نه ، نیستی
دختر با نگاهی مضطرب پرسید : آیا حاضری تکه ای از قلبت را تا ابد به من بدهی ؟
پسر خندید و گفت : نه ، نمیدهم

دختر با گریه پرسید : آیا در هنگام جدایی گریه خواهی کرد ؟
پسر دوباره گفت : نه ، نمیکنم
دختر با دلی شکسته از جا بلند شد در حالی که قطره های الماس اشک چشمانش را نوازش میکرد

اما پسر دست دختر را گرفت ، در چشمانش خیره شد و گفت :

تو به انداره ی ماه زیبا نیستی بلکه بسیار زیباتر از آن هستی

من تمام قلبم را تا ابد به تو خواهم داد نه تکه ای کوچک از آن را

و اگر از من جدا شوی من گریه نخواهم کرد بلکه خواهم مرد

[ یک شنبه 5 آبان 1392برچسب:متن,عاشقانه,گوشی,تبلت,ایفون5,عکس,عاشقانه, ] [ 9:7 ] [ یاسر ]

[ ]

خدایا من گناهی نکرده بودم که اینک قلبی شکسته در سینه دارم
گناه من چه بود که بازیچه دست این و آن بودم
هر که آمد بر روی قلبم پا گذشت و رفت و حتی پشت سرش را هم نگاه نکرد!
خدایا چرا در این روزها باید در حسرت عشق و محبت باشیم ، عشقی که تو در وجود همه قرار دادی و احساسی که همه بتوانند عاشق شوند !
خدایا نمیدانم میدانی در این زمانه همه با احساس عشقی که به آنها دادی قلبها را میشکنند و خیانت میکنند
خدایا نمیدانم میدانی که عشقی که تو آفریدی دیگر آن زیبایی و وفاداری را ندارد؟
خدایا نگاهی کن به عاشقان واقعی ، ببین حال آن ها را ، بگو که چه بر سر عشق آمده ؟


ادامه مطلب

[ چهار شنبه 1 آبان 1392برچسب:عکس,عاشقانه, گوشی,تبلت, ساعت, تیشرت,محرم, ] [ 8:6 ] [ یاسر ]

[ ]

سلام سلامی از قلب شکسته

از قلبی دور افتاده همچون کبوتری سبکبال که در آسمان عشق به پروازدرآمده است

سلامی به بلندای آسمان و به زلال و خلوص چشمه ساران

سلامی به لطافت گرمای بهاری

سلامی همچون بوی خوش آشنایی

سلامی بر خواسته از دل و نشسته بر دل


 

روز اول گل سرخی برایم آوردی و گفتی برای هميشه دوستت دارم .

روز دوم گل زردی برايم آوردی و گفتی دوستت ندارم .

روز سوم گل سفيدی برايم آوردی و سر قبرم گذاشتی و گفتی منو ببخش فقط يک شوخی بود.



ادامه مطلب

[ چهار شنبه 1 آبان 1392برچسب:متن,عاشقانه,گوشی,تبلت,ایفون5,عکس,عاشقانه, ] [ 7:55 ] [ یاسر ]

[ ]

حتما تا به حال آگهی‌های کرم‌های حلزون را در شبکه‌های تلویزیونی دیده‌اید، آگهی‌هایی طولانی که در مورد همه جوانب این کرم‌‌ها صحبت می‌کنند و آدم‌های مختلف درباره آن نظر می‌دهند.شما درباره این آگهی چه فکر می‌کنید.
ادامه مطلب

[ یک شنبه 10 شهريور 1392برچسب:کرم حلزون,کرم حلزون, کرم حلزون, ] [ 18:31 ] [ یاسر ]

[ ]

بعضی آدم هار ا باید بهتر شناخت بعضی جنس صورتشان از لبخند است ودلشان صاحبخانه وادی غم اهالی سرزمین جدیت آن ها را بیشتر از دقایقی ندیده اند وبا تراشکار دنیا،غم ،بیشتر از من وتو آشنایند همان هایی که فقط میهمان قصر شادی اند ولی ما عمری شاهزاده آن پنداشته بودیمشان بعضی آدم ها را باید بهتر شناخت

[ شنبه 9 شهريور 1392برچسب:عکس,بازی,نرم افزار,اهنگ, ] [ 11:41 ] [ یاسر ]

[ ]

نکن گریه . . .
 
نکن گریه برای اون دیگه رفت از کنارت
 
واسه یه لحظه هم حتی نمیفته به یادت
 
دیگه دستای سرد تو واسه دستاش غریبه اس
 
امان از اون روزی که راحت رو به عشقت درارو بست
 
فقط میخواست که احساست کنار اون هدر شه
 
میخواست که دل سادت واسه اون در به در شه
 
نکن گریه برای اون دیگه رفت از کنارت
 
واسه یه لحظه هم حتی نمیفته به یادت
 
دیگه دستای سرد تو واسه دستاش غریبه اس
 
امان از اون روزی که راحت رو به عشقت درارو بست

[ یک شنبه 2 تير 1392برچسب:عکس عاشقانه, ] [ 19:7 ] [ یاسر ]

[ ]

حوا در باغ عدن قدم میزد که مار به او نزدیک شد و گفت این سیب را بخور. حوا که درسش را از خداوند اموخته بود امتناع کرد.مار اصرار کرد وگفت این سیب را بخور تا برای شوهرت زیبا شوی.حوا پاسخ داد نیازی ندارم، او که جز من کسی را ندارد. مار خندید و گفت البته که دارد.حوا باور نمیکرد. مار او را به بالای چاهی برد و گفت،ان پایین است.ادم او را انجا مخفی کرده است.حوا به درون چاه نگریست و بازتاب تصویر زن زیبایی را در اب دید و سپس سیب را که مار به او پیشنهاد داده بود خورد.

وحسادت انسان را از بهشت راند

[ پنج شنبه 12 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 16:33 ] [ یاسر ]

[ ]

من اگر روح پريشان دارم
من اگر غصه هزاران دارم
گله از بازي دوران دارم
دل گريان،لب خندان دارم
به تو و عشق تو ايمان دارم
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
در غمستان نفسگیر اگر
نفسم ميگيرد
آرزو در دل من
متولد نشده، مي ميرد
يا اگر دست زمان درازاي هر نفس
جان مرا ميگيرد
دل گريان، لب خندان دارم
به تو و عشق تو ايمان دارم
من اگر پشت خودم پنهانم
من اگر خسته ترين انسانم
به وفاي همه بي ايمانم
دل گريان، لب خندان دارم
به تو و عشق تو ايمان دارم
 

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

[ چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:Love, lovely, عاشقانه, عشق, عکس های عاشقانه, کارت پستال های عاشقانه, ] [ 8:57 ] [ یاسر ]

[ ]

خدايا...

آغوشت را امشب به من می دهی ؟

برایِ گفتن چیزی ندارم

اما برایِ شنفتنِ حرفهایِ تو گوش بسیار . .

می شود من بغض کنم

تو بگویی : مگر خدایت نباشد که تو اینگونه بغض کنی . .

می شود من بگویم خدایا ؟

 

 

تو بگویی : جانِ دل . . 

می شود بیایی ؟


[ چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:بازی نرم افزار عکس, ] [ 8:54 ] [ یاسر ]

[ ]

به نام خدایی که مرا برای  خودش آفرید

امیدوارم حالتون خوب و روزگار بر وفق مرادتون باشه
میخوام برات از حرفای دلم بنویسم که گاهی نه اکثر مواقع گوش ها
از شنیدنش و افکار از درک کردنش عاجز  هستن ،
فقط خدا حرف دلمومیدونه و بس.......
زمونه الان آدم زیاده  ولی همدرد و همزبون کم ،
علتش هم وابستگی به دنیایی هستش
 که آخرش یه تیکه پارچه سفید نصیبت میشه اونم بدون جیب .
و اما دل نوشته میخام برات از فاصله درک یه کلمه به نام "ساده زیستن  "بگم :
 
((کوچیک که بودیم تو مدرسه برامون فرقی نمیکرد  والدین دوستمون یا همکلاسیمون
چه مقامی دارن و یا اوضاع مالیشون چطوره ،
بی دلیل همدیگر رو دوس داشتیم ،با هم دعوا میکردیم و زود با هم آشتی میکردم
چرا چون تحمل دوری از همدیگر رو نداشتیم
 قلبمون واسه هم میتپید بدون هیچ محدودیتی ،
اما.........
رفته رفته که بزرگتر شدیم  دیدیم نه دنیای کودکی و بزرگسالی خیلی با هم فاصله دارن ،
اونجا دل حکومت میکرد ولی اینجا عقل و منافع .
دوستان به ظواهر من توجه دارن مدل لباسم ،ثروتم ،مقام اجتماعی و ........
فاصله زیاد شده دیگه دل جایی نداره .
اما من :یاد گرفتم ساده زندگی کنم به خودم  تعلیم دادم
که لذت تو ساده زیستن زیاده، فارغ از دغه دغه های دیگران زیستن .
یاد گرفتم که خوشبختی با تجملات به دس نمیاد
 وقتی عشق به خدا
 و محبت به اطرافیان تو وجودت نباشه مالک دنیا هم باشی هیچی نیستی
ولی .......
واسه خودم خیلی متاسف میشم گاهی، که چرا این  ساده زیستی
من باعث میشه دیگران سو استفاده از اخلاقم بکنن و آزارم بدن .
چرا ،مگه گناهه آزاد زندگی کردن ،
مگه هر کسی ساده زیست بود لیاقت نداره ویا از کمبود هستش که ساده هست ،
چرا اینقد فکرها پایین هستش وای از این کوته فکری ها .
اگر بدونین چه لذتی تو سادگی هست ،که آزاد میپوشی ،میخوری ،زندگی میکنی ،
بدون توجه به نگاه دیگران ،لذت داره
 وقتی با یه فرد کارگر و معمولی میشینی هم صحبت میشی
 و حرفای دلشو میشنوی احساس میکنی خدا خیلی دوست داره که اینقد راحتی ،
با کسایی که با رنج و زحمت زندگی میکنن ،
بدون این که بدونن تو هیچ نیاز مالی نداری ،
راحت میتونی دستشونو بگیری
و گل لبخند رو لباشون بکاری آخ که چه کیفی میکنی .
ولی چه کنم که سادگی من الان باعث رنجشم میشه
و نشانه این شده که من کم داشتم که دنبال تجملات نبودم.
ویا ارزشم کمه که سادگی میخام
 
خدایا یعنی روزی فرا خواهد رسید که من راحت بپوشم بگردم زندگی کنم با سادگی ،
بدون هیچ ترسی ،خودم باشم نه بازیگر
 
من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید         قفسم برده به باغی دلم شاد کنید))

 ودر پایان ...........
ممنونم که میخونی مطالبمو مهم نیست بذاری تو وبلاگت یا نه،
خوشحالم که وقت میذاری و میخونی .
شاد و پیروز باشی


[ چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:بهترین عکس های عاشقانه با متن فارسی, ] [ 8:51 ] [ یاسر ]

[ ]

یادت باشد

دلت که شکست ، سرت را بگیری بالا


تلافی نکن ، فریاد نزن ، شرمگین نباش...


حواست باشد ؛

دل شکسته ، گوشه‌هایش تیز است.


مبادا که دل و دست آدمی را که روزی دلدارت بود زخمی کنی به کین،


مبادا که فراموش کنی روزی شادیش، آرزویت بود...


صبور باش و ساکت.....


برای نمایش بزرگترین اندازه كلیك كنید

گاهی دیدن یک عکس دو نفره تو رو یاد اون نمی ندازه !

تورو یاد خودت می ندازه ...

که چقدر شاد بودی ، که چقدر خندون بودی ، که چقدر جوون بودی !

گاهی آدم ها دلشون فقط برای خودشون تنگ می شه ...

دلم واسه خودم تنگه ...





سلام
امیدوارم زنگی به کام همه شما خوش باشه
دوستان این چند روز امتحان دارم
برا همین نتونستم جواب کامنت شما رو بدم
اما همشو خوندم، ممنون که این همه لطف دارین بهم
برام دعا کنید امتحان رو نمره خوب بگیرم


[ چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:Love, lovely, عاشقانه, عشق, عکس های عاشقانه, کارت پستال های عاشقانه, ] [ 8:51 ] [ یاسر ]

[ ]

نامت چه بود؟آدم

فرزند؟من را نه مادری نه پدری، بنویس اولین یتیم خلقت

محل تولد؟بهشت پاك

اینك محل سكونت؟زمین خاك

آن چیست بر گرده نهادی؟امانت است

قدت؟روزی چنان بلند كه همسایه خدا،اینك به قدر سایه بختم به روی خاك

اعضاء خانواده؟حوای خوب و پاك ، قابیل خشمناك ، هابیل زیر خاك

روز تولدت؟روز جمعه، به گمانم روز عشق

رنگت؟اینك فقط سیاه ، ز شرم چنان گناه

چشمت؟رنگی به رنگ بارش باران ، كه ببارد ز آسمان

وزنت ؟نه آنچنان سبك كه پرم دئر هوای دوست ... نه آ نچنان وزین كه نشینم بر این خاك

جنست ؟نیمی مرا ز خاك ، نیمی دگر خدا

شغلت ؟در كار كشت امیدم

شاكی تو ؟خدا

نام وكیل ؟آن هم خدا

جرمت؟یك سیب از درخت وسوسه

تنها همین ؟همین
!!!!
حكمت؟تبعید در زمین

همدست در گناه؟حوای آشنا

ترسیده ای؟كمی

ز چه؟كه شوم اسیر خاك

آیا كسی به ملاقاتت آمده؟بلی

كه؟گاهی فقط خدا

داری گلایه ای؟دیگر گلایه نه؟، ولی...

ولی چه ؟حكمی چنین آن هم یك گناه!!؟

دلتنگ گشته ای ؟زیاد

برای كه؟تنها خدا

آورده ای سند؟بلی

چه ؟دو قطره اشك

داری تو ضامنی؟ بلی

چه كسی ؟ تنها كسم خدا

در آ خرین دفاع؟
می خوانمش كه چنان اجابت كند دع

[ سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 17:10 ] [ یاسر ]

[ ]

 

نصفه شبــــی بغض گـــــلوتو بگیــــــره و دلتنگــــــش بشـــی

فکــــــــر کنی شایـــــــد مثل قدیمـــا

باز هـــــم یه اس گــــاه و بی گــــاه بده و بپرسه خوابی یا بیـــــدار ..؟

.
.
.

ولـــــــی بــاید قبول کنی

اون هیچوقت مال تـــــو نبوده . . .


ncgc83lovoxl5mz0gcdr.jpg


 

 


[ شنبه 7 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 7:41 ] [ یاسر ]

[ ]

عکس عاشقانه,عکس عاشقانه بوسه,عکس عاشقانه جدید,عکس عاشقانه زیبا,عکس عاشقانه خفن

 

 

عکس عاشقانه 2013 عکس عاشقانه 2013


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 5 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 10:27 ] [ یاسر ]

[ ]

این پست را ســــــکوت می کنم تو بنویس !

تــــــــو بنویس ...

از دلتنگی هایتــــــ، از دردهایتــــــ ، از حــــرف هایت ...


از هرچه دلتـــــ می گوید !

بنویس برایـــــــــم...



دوستان شما بنویسید

[ پنج شنبه 5 ارديبهشت 1392برچسب:Love, lovely, عاشقانه, عشق, عکس های عاشقانه, کارت پستال های عاشقانه, ] [ 10:17 ] [ یاسر ]

[ ]

از اینكه دم به دقیقه داری امتحانم میكنی..از اینكه هر لحظه تو شرایط مختلفی كه میاری جلو روم

باید عكس العمل نشون بدم..و دقیقا عین ِ این مراقبا میای بالا سرم و ورقم رو برمیداری..

خدایاااا . . .دلم گرفته..یه بارم اعتماد كن..یه بارم اعتماد كن خدا یا. . . .

دلم گرفته از اینكه همه 1 حرف مشترك میزنن ولی هیشكی هیشكی رو درك نمیكنه..

هزار تا وبلاگ رو بگردی و هزار تا دست نوشته رو بخونی همه 1 حرف میزنن اما هیشكی هیشكی رو نمیفهمه..

بدم میاد از كسی كه تو شعراش میگه واست میمیرم جونمو واست میدم بی تو نمیتونم اما وقتی میرسی

به درونش میبینی كه پر ِ از نفرت..پر ِ از درد..پر ِ از كینه

غمم گرفته خدایا..غمم گرفته..از دست اونی كه دیوونه وار دوسش داشتم از اون بی معرفت

كسی كه میره شادیشو با دیگرون میگذرونه و غم و غصش رو میاره واسه من

غمم میگیره وقتی میبینم با هزار نفر میگرده بعد میاد میگه تو كه منو میشناسی من فقط با توام

فقط تو رو دوس دارم دگه چطوری بهت بگم...و منم كه طبق معمول خرم

شاید خیلی سخت باشه كه همه فكر كنن تو اسكولی.. كه هیچی حالیت نیست

كه حرفی نمیزنی . .كه توی بحثی شركت نمیكنی..اشكالی نداره..خوبه كه آدم یه وقتایی بذاره طرفای

مقابلش حال كنن با خودشون..به خودشون افتخار كنن كه تونستن دروغ بگن اما تو نفهمی

تونستن تو رو بپیچونن اما تو نفهمیدی..خوبه گاهی وقتا مراعات آدما رو بكنی..بذار خوش باشه طرفت..(تیكه كلام خود نامردت م)خوش باشی

وقتی شب میخوابی و ساعتت رو كوك میكنی رو 7 صبح.. وقتی 6:59 دقیقه از خواب پا شدی..

خوبه بذاری ساعتت كار خودش رو بكنه..دلش رو نشكون..بذار زنگشو بزنه..كی میدونه..شاید تمام

شب رو انتظار كشیده واسه ساعت
7

[ چهار شنبه 4 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 16:35 ] [ یاسر ]

[ ]

وقتی مرا نقاشی می کردی زیبا نقاشی ام کردی ممنون!!!
 سالم نقاشی ام کردی باز هم ممنون... با غرور نقاشی ام کردی باز هم ممنون...
ولی آخه خدا جونم چرا تنها نقاشی ام کردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟



مرگ آن نیست که در قبر سیاه دفن شوم
مرگ آن است که از خاطر تو با همه ی خاطره ها محو شوم




وفای شمع را نازم که بعد از سوختن ... به صد خاکستری در دامن پروانه می ریزد ...
 نه چون انسان که بعد از رفتن همدم ... گل عشقش درون دامن بیگانه می ریزد




عشق فراموش کردن نیست بلکه بخشیدن است
 عشق گوش دادن نیست بلکه درک کردن است
 عشق دیدن نیست بلکه احساس کردن است
 عشق کنار کشیدن و جا زدن نیست بلکه صبر داشتن و ادامه دادن است.







[ چهار شنبه 4 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 10:33 ] [ یاسر ]

[ ]


وقتی کسی در کنارت هست،خوب نگاهش کن

به تمام جزئیاتش...


به لبخند بین حرف هایش..


به سبک ادای کلماتش،


به شیوه ی راه رفتنش،نشستنش..


به چشم هاش خیره شو..


دستهایش را به حافظه ات بسپار...


گاهی آدم ها انقد سریع میروند،که حسرت یک نگاه سرسری را هم به دلت میگذارند


برای نمایش بزرگترین اندازه كلیك كنید


حرفی نیست...
خودم سکوتت را معنی می کنم

کاش می فهمیدی

گـاهی همین نگاه سردت...

روی زمستان را هم كم می كند!!!



برای نمایش بزرگترین اندازه كلیك كنید


احساس قشنگیه وقتی بدونی یکی دوستت داره،
 احساس قشنگیه وقتی بدونی یکی دلش برات تنگ شده
 اما قشنگترین احساس وقتیه که بدونی یکی هرگز تورو فراموش نمیکنه!






[ سه شنبه 3 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 9:6 ] [ یاسر ]

[ ]

گاهی پای کسی میمانی ....

که نه دیدی اش .... نه میشناسی اش .......


فقط حسش کرده ای .... تجمسمش کرده ای ...


پشت هاله ای از نوشته های مجازی روی پیج مجازی اش ...


که هر روز میخوانی و در جوابش میگویی ....


لایک ....



دست همیشه برای زدن نیست ....

کار دست همیشه مشت شدن نیست .....


دست که فقط برای این کار ها نیست .....


گاهی دست میبخشد .....


نوازش میکند ..... احساس را منتقل میکند .....


گاهی چشمها به سوی دست توست .....


دستت را دست کم نگیر ........

[ سه شنبه 3 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 9:3 ] [ یاسر ]

[ ]

گاهی دلم می گیرد...

از آدم هایی که در پس نگاه سردشان


با لبخند گرمی فریبت می دهند!


از کلماتی که چون شیرینی افسانه ها فریبت می دهند!!


دلم می گیرد...


از سردی چندش آور دستی که دستت را می فشارد!!


و نگاهی که به توست... و هیچ وقت تو را نمی بیند!


از دوستی که برایت


هدیه


دو بال برای پریدن می آورد...


و بعد...


پرواز را با منفورترین کلمات دنیا معنی می کند!!!


دلم می گیرد از چشم امید داشتنم به هوسبازانی که ترانه عشق میخوانند!!


این همه هیچ...


گاهی حتی


از خودم هم دلم میگیرد...!

برای نمایش بزرگترین اندازه كلیك كنید


دلت كه گرفته باشد...

شادترین آهنگ ها، روضه خوانی میكنند!!

شلوغترین مكانها، تنهایی ات را به رُخت می كشند

...و شادترین روزها، برای تو غمگین ترین روزهاست!!

دلت كه گرفته باشد...

نقض میشود همه ی قانون ها

دل كجـــا... قانون كجـــا

مدتها طول میكشد تا خاك بگیرد خاطره های رنگارنگ!!
 
میگذاری تار شود این خاطره ها...

اما یك خواب ِ ناغافل، گرد و خاك تمام خاطره ها را می گیرد!!!

میشود مثل روز ِ اول!

میشود خاطره های ناب...

زخمها تازه میشود باز ...

[ سه شنبه 3 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 8:26 ] [ یاسر ]

[ ]

از تنهایی گریزی نیست . . بگذار آغوشم برای همیشه یخ بزند . . . نمیخواهم کسی شال
گردن اضافی اش را دور گردن آدم برفی احساسم بیاندازد






هیچوقت فکر نمیکردم به جرم عاشقی اینگونه مجازات شوم دیگر کسی به سراغم نخواهد آمد قلبم شتابان میزتد شمارش معکوس برای انفجار در سینه ام و من تنهایی خود را در آغوش میکشم.. تنها مانده ام
زل زدم ، خیره شدم ، پلک زدم ، محو شدم
یک نفر عشق مرا در دلش آغاز نکرد..
.

[ سه شنبه 3 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 8:22 ] [ یاسر ]

[ ]

هیچ انتظاری از کسی ندارم !

و این نشان دهنده ی قدرت من نیست !

مسئله ، خستگی از اعتماد های شکسته است...





خیلی سخته آدم کسی رو نداشته باشه…

دلش لک بزنه که با یکی درد دل کنه ولی هیچکی نباشه…

نتونه به هیچکی اعتماد کنه…

هر چی سبک سنگین کنه تا دردش رو به یکی بگه نتونه,

آخرش برسه به یه بن بست …

تک و تنها با یه دلی که هی مجبورش می کنه اونو خالی کنه …

اما راهی رو نمی بینه سرش روکه بالا می کنه آسمون رو می بینه

به اون هم نمی تونه بگه…

خبری از آسمون هم ندیده

مگه چند بار اشک های شبونش رو پاک کرده…؟!

بهش محل هم نداده

تا رفته گریه کنه زود تر از اون بساط گریه اش رو پهن کرده تا کم نیاره …

خیلی سخته ادم خودش رو به تنهایی خوش کنه اما دلی داشته باشه که مدام از تنهایی بناله…

[ سه شنبه 3 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 8:17 ] [ یاسر ]

[ ]




همیشه صدایی بود که مرا آرام میکرد،

همیشه دستهایی بود که دستهای سردم را گرم میکرد

همیشه قلبی بود که مرا امیدوارم میکرد،

همیشه چشمهایی بود که عاشقانه مرا نگاه میکرد

همیشه کسی بود که در کنارم قدم میزد ، همیشه احساسی بود که مرا درک میکرد

حالا من و مانده ام یک دنیای پوچ ، نه صداییست که مرا آرام کند

و نه طبیبیست که مرا درمان کند



همیشه دلتنگی بود و انتظار ، همیشه لبخند بود و به ظاهر یک عاشق ماندگار

امروز دیگر مثل همیشه نیست ، حس و حال من مثل گذشته نیست

امروز دیگر مثل همیشه نیست ، من هم طاقتی دارم ، صبرم تمام شدنیست

شاید اگر مثل همیشه فکر کنم ، هیچگاه نخواهم توانست فراموشت کنم

همیشه جایی بود که با دیدنش یاد تو در خاطرم زنده میشد ،

همیشه آهنگی بود که با شنیدنش حرفهایت در ذهنم تکرار میشد


ادامه مطلب

[ سه شنبه 3 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 8:15 ] [ یاسر ]

[ ]

تعریف های بسیاری برای موفقیت بیان شده وهرفرد بنابردیدگاهش تعریفی درذهن برای موفقیت دارد.ازنظرمن موفقیت یعنی اینکه انسان هدفی را برای خود درنظربگیردوبتواند به آن برسد.مثلا کسی میگوید من در کنکور سال آینده میخواهم رشته مهندسی نفت قبول شوم.یااین که فرد دیگری میگوید من دراین ترم میخواهم طوری درس بخوانم که درسی رانیفتم..دیگری میگویدمن میخواهم ظرف5سال رئیس قسمتی ازمحل کارم که درآنجا مشغول هستم شوم


ادامه مطلب

[ دو شنبه 2 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 18:30 ] [ یاسر ]

[ ]

 

 

هی فلانی!
دیگر هوای برگرداندنت را ندارم…
 هرجا که دلت میخواهد برو…
 فقط آرزو میکنم
 وقتی دوباره هوای من به سرت زد، آنقدر آسمان دلت بگیرد که با هزار شب گریه چشمانت، باز هم آرام نگیری…
 و اما من…
 بر نمیگردم که هیچ!
 عطر تنم را هم از کوچه های پشت سرم جمع میکنم،
 که نتوانی لم دهی روی مبل های راحتی،با خاطراتم قدم بزنی!



[ دو شنبه 2 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 11:52 ] [ یاسر ]

[ ]

 

آن زمان که دیگر نمی توان ازسیاهی ها سپیدی ساخت 

آن هنگام که جغد پیر ترانه های خاکستری بر دیوار اتاقم چنبر می زند 

زمانی که درد خیمه می بندد بر چهارچوب مغزم 

لحظه ای که هر ثانیه همانند پتک می کوبد بر افکارم 

من در می یابم مرگ را 

خود کشی را 

خودکشی دیوانگی نیست 

خودکشی حقارت نیست 

خودکشی حماقت نیست 

زمانی که مغزم پیش می رود به هر نا کجا آباد ! 

وقتی که غده بد خیم زندگی ریشه کرده است بر روحم 

زمانی که برای واژه خوشبختی معنایی نمی یابم 

لحظه ای که چشمانم به هر سمتی می رود واژه مصیبت را بر دیواره ها می خواند 

من در می یابم مرگ را 

خود کشی را 

خودکشی ضعف نیست 

خودکشی درماندگی نیست 

خودکشی جهالت نیست 

شعار ندهید که زندگی زیباست 

عشق و امید وآرزو را غرولند نکنید 

 

در می یابید مرگ را 

خودکشی یعنی شهامت 

خودکشی یعنی جسارت 

خودکشی یعنی رهایی 

خودکشی ... آه ... خودکشی




[ دو شنبه 2 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 11:28 ] [ یاسر ]

[ ]

روی تخته سنگی نوشته بود :اگرجوانی عاشق شدچه کند؟من هم زیران نوشتم بایدصبرکند.

برای باردوم که ازانجاگذرکردم زیرنوشته ی من کسی نوشته بود:اگرصبرنداشت چه کند؟من هم بابی حوصلگی نوشتم :بمیردبهتراست

برای بارسوم که ازانجا عبورمیکردم انتظارداشتم زیرنوشته ی من نوشته ای باشد امازیرتخته سنگ جوانی رامرده یافتم!!!!

[ دو شنبه 2 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 7:53 ] [ یاسر ]

[ ]

یه وقتایی هست که دوست داری عشقت خواب باشه و خیلی حرفارو تو خواب بهش بگی


بگی که بدون اون میمیری


بگی که از بودنش خدارو ممنونی


بگی که تمام دنیای تو توی اون خلاصه شده


یا حتی آروم ببوسیش و خیالت راحت باشه که آرووووم خوابیده


وتا صبح بهش نگاه کنی و از دوست داشتنش لذت ببری...

 

بی صبرانه منتظر همچین روزی هستم...

[ دو شنبه 2 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 7:49 ] [ یاسر ]

[ ]

میدانستم عاشق بارانی ،
آنقدر اشک ریختم تا خورشید بتابد بر روی سیل اشکهایم ،
تا اشکهایم ابر شود و باران ببارد
این اشکهای من است که بر روی تو میبارد
آسمان با دیدن چشمهای من می نالد
عشق همین است و راه آن نفسگیر
باز هم میخواهم عشق را با تمام دردهایش،
دردهایی که درد نیست چون دوایش تویی
خیالی نیست دلتنگی ها و بی قراری هایش، چون چاره اش تویی
عزیز من تویی، در راز و نیازهایم تنها تویی
با تو بودن یعنی همین ،
یعنی من عاشقم بیشتر از تمام عشقهای روی زمین
عزیزم خیلی دوستت دارم ، تنها همین احساس است که در دل دارم
این کلام جاودانه را از من بپذیر ، در روزی که قلبم درونش غوغاست ،
این احساس صادقانه را از من بپذیر ، در روزی که حال من حال خودم
نیست

[ دو شنبه 2 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 7:41 ] [ یاسر ]

[ ]

گاهی نیازداری به یه اغوش بی منت که توروفقط واسه خودت بخواد،که تو اوج تنهایی هستی باچشماش بهت بگه:هستم تا تهش...Avazak.ir smili22 تصاویر زیباسازی وبلاگ (1)

[ دو شنبه 2 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 7:38 ] [ یاسر ]

[ ]

سلام دوستان عزیز......

راستش نمیدونم چرا دارم مینویسم!!!!!!

یا اصلآ واسه چی دارم مینویسم!!!!!!!

 

خیلی ساده شروع میشه ......اون حس عجیب و میگم. تا بیای ببینی چیه و

 از کجا اومده تمام وجودت و پر میکنه....

خودت هم باورت نمیشه که به این اسونی شروع شد!!!!

حس قشنگیه ولی نمیتونی توصیفش کنی....... نمیتونی راجب اون با کسی

حرف بزنی.......دنبال یه لحظه تنهایی و یه جای خلوتی که به اون

حس و خالق اون فکر کنی.......جدی جدی چطوری شروع شد؟؟؟؟؟؟؟؟

چرا من اینجوری شدم؟؟؟؟؟؟؟؟؟

یعنی داره چی میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اونقدر با خودت حرف میزنی و از خودت سوال های مختلف میپرسی که سر

درد میگیری.........اما پس چرا به جوابی نمیرسم؟؟؟؟؟؟

شب زنده داریهات شروع میشه...........گاهی متوجه اشکای روونه شده

روی گونه هات هم نیستی!!!!!!!!

حالا دیگه کارت شده شبو روز فکر کردن به اون ........گاهی ساعت ها ب

اهاش حرف میزنی.........گاهی توی رویاهات دراغوشش میگیری...........

گاهی حس میکنی که اون قسمتی از زندگیت شده............اخه تنها با

صدای اون ارووم میشی و کنار اون احساس ارامش میکنی.........

دیگه حوصله ی هم صحبتی با دوستات و نداری.............از دستشون فراری

میشی............فقط اون ........میخوای با اون حرف بزنی یا حتی

فقط به اون فکر کنی.........

نقاشی میکشی......... شعرو متن مینویسی و فقط از اون و حست

میگی ........با اینکه میدونی هیچوقت دست نوشته هات و نمیخونه!!!!!!

توی هر صفحه از دفتر و کتابت اسم اونه .............

یه دل پر داری از حرف....میخوای این حسو به کسی بگی......ولی

کی؟؟؟؟؟؟؟؟؟

کی میتونه درکت کنه؟؟؟؟؟؟ کیه که با شنیدن حرفات سرزنشت

نکنه؟؟؟؟؟؟؟؟ کیه که تا اخر به حرفات گوش کنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟

کی؟؟؟؟؟

هیچکس.............هیچکی نمیتونه حست و بفهمه حتی خودش..............اخه

چرااااااااااااااااااااااااااااااااااا ؟؟؟؟!!!!!!!!

تصمیم میگیری ساکت بمونی وحرفی نزنی...............گلوت درد میکنه

احساس میکنی داری خفه میشی!!!!!!!!!!

نه حرفی نمیزنم.

دیگه کنترل اشکاتو نداری...........خواب واست مفهومی نداره...........چقدر

اروم شدی!!!!!این تو بودی که اینقدر شادو سرزنده بودی؟؟؟؟؟؟؟

پس چرا صدات در نمیاد؟؟؟؟؟صدای خنده هات کجا رفتن!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟

نکنه دیوونه شدم.............................!!!!!!!!!

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

همش دلهره داری ..............دلت بی قراره............دنبال یه چیزی

میگردی...........

کلافه شدی ..........حس میکنی بدون اون نمیتونی زندگی کنی .........شده

تمام زندگیت...............

 

ای خدا یعنی چی به سرم اومده؟؟؟؟؟؟؟

کم کم دست به دامن خدا میشی..................

.اما از خدا چیرو بخوام................

فقط میگی خدایا کمکم کن ..................بعدش هم تا یک

 ساعت سرت روی مهره و به اون فکر میکنی و اشک میریزی.

چقدر روزها دیر میگذره ........هر یک ثانیه به اندازه ی یک

 عمر طول میکشه...........

همش میگی دوستش داری................اما اون باورت نداره...........

.اخه چراااااااااااا!!!!!!!!

قلبت داره سنگینی میکنه.............. انگار از جا داره کنده میشه............

.حالا چیکار کنم؟؟؟؟؟

فکر اینکه یه لحظه نداشته باشیش دیوونت میکنه.......

اون واست مثل نفس شده..........

حالا دلواپسی نکنه کسی این نفس رو ازت بگیره!!!!!!!!!

خدایا خودت کمکم کن.

حضورشو کمتر حس میکنی.........یعنی چی داره میشه..........

.این نشونه ها که میبینم چیه........

این حرفا که میشنوم چیه.............

نه خیانت نمیکنه...............من که بهش خیانت نکردم!!!!!!!

وای دارم خفه میشم.........چرا نمیتونم نفس بکشم........

.این اشکای لعنتی چی از جون من میخوان.

نه من مطمئنم.......اون با کسی نیست.

کسی حق نداره اونو از من بگیره...............نه اجازه نمیدم......

اون به من قول داده...................

 

ببخشید دیگه نمیتونم بنویسم .حالم خوب نیست.

میبینید این حالا روز منه ...............به همین سادگی شروع

 میشه ولی کی میدونه اخرش چی میشه؟؟؟

 

راستی راستی اسم این حس چیه!!!!!!!!!!!!!!!!

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

[ شنبه 31 فروردين 1392برچسب:, ] [ 11:36 ] [ یاسر ]

[ ]

تـ ـو بـ ـرو…

مـ ـن هم برای اینکـ ـه راحـ ـت تربروی…

می گویـ ـم : برو “خیـ ـالی نیسـ ـت “

امـ ـا…

کیسـ ـت که ندانـ ـد…

بی تـ ـو…

تنهـ ــا چیـ ـزی کـ ــه هسـ ـت…

“خیـ ـال توسـ ـت” …

 

[ شنبه 31 فروردين 1392برچسب:, ] [ 11:35 ] [ یاسر ]

[ ]

[ شنبه 31 فروردين 1392برچسب:Love, lovely, عاشقانه, عشق, عکس های عاشقانه, کارت پستال های عاشقانه, ] [ 11:30 ] [ یاسر ]

[ ]

از راه دور میبوسمت

ای شاخه گل عروسکم

ای آخرین لحظه ی من

بی تو میگیره نفسم

با اینکه دورم از تو

با اینکه هستی بی خبر

میخوام به آخر برسه

قصه تلخ این سفر

از من نگو*از من نپرس* که بی تو میمیرم و باز*از من که بارون چشام*از دوریه تو میباره

از من که یادو خاطرت هرگز فراموشم نشد*از سختیه دوریه تو هرگز دلم آروم نشد

 

[ شنبه 31 فروردين 1392برچسب:, ] [ 11:25 ] [ یاسر ]

[ ]

کدوم کوچه ها به تو راه دارن؟

دیگه نمی فهمم ، مغزِ  داغونه / تازه فهمیدم که هفته رفته ۴ روزش

کی میگه سختِ خیلی هم خوب آره آسونه / زندگی ، وقتی یادت بره قانونش

تو بودی صدای عربده نمی اومد از این اتاق / مامانم صدا خندمو میشنید نه جیغ و داد

منم تو فکرم نبود همش لعنتی کجایی / کجایی ؟ خستم از این اوضام...

 

[ شنبه 31 فروردين 1392برچسب:, ] [ 11:23 ] [ یاسر ]

[ ]

چی بنویسم اینجا؟

...کاشکی بیشتر مواظب عشقمون! بودیم

...کاشکی کارایی که نباید میکردیم و نمیکردیم

...کاشکی بیستر حواسمون به هم بود

...کاشکی وبلاگمونو بیشتر آپ میکردیم

...کاشکی خاطراتمونو بیشتر اینجا مینوشتیم

...کاشکی از پیش هم بودنامون عکس میگرفتیم

...کاشکی بیشتر بهت  توجه میکردم

یادش بخیر حرفاش یادمه.... دوس داش باش بیشتر بیرون برم..... یه وقتا باش بد حرف میزدم بعدش ناراحت میشدم ......

.....تو وبلاگمون فقط یه موضوع داشتیم اونم "عشق" بود ولی حیف که عشقمون یکی نبود

....................................کاشکی دنیا برمیگشت عقب

[ شنبه 31 فروردين 1392برچسب:, ] [ 11:7 ] [ یاسر ]

[ ]

[ سه شنبه 27 فروردين 1392برچسب:بهترین عکس های عاشقانه با متن فارسی, ] [ 18:20 ] [ یاسر ]

[ ]

از این دنیا و آدماش یاد گرفتم ...

یاد گرفتم حتی اگه عاشق شدم به رومم نیارم که اصلا" کسی هست که من عاشقش شدم...

یاد گرفتم اگر کسی باهام نامهربونی کرد خیلی زود فراموشش کنم...

یاد گرفتم اگر کسی دلمو شکوند، من دل کسی رو نشکونم...

یاد گرفتم نزارم کسی اشکهامو ببینه...

یاد گرفتم نزارم کسی بفهمه تو دلم چی میگذره و بخواد برام دل

بسوزنه...

یاد گرفتم تو این دنیا به جز خودمو خدام به کسی تکیه نکنم...

یاد گرفتم راز دلمو به هیچکس نگم بجاش رازدار خوبی باشم...

یاد گرفتم غرور کسی رو زیر پاهام له نکنم، نزارم کسی غرورمو

بشکونه...

یاد گرفتم هیچ وقت التماس کسی نکنم جز همونی که بالا سرمه...

یاد گرفتم که برای رسیدن به هدفم دیگران را بازیچه قرار ندم...

یاد گرفتم دوستی یک حادثه است و جدایی قانون...

یاد گرفتم هر گناهی که کردم ولی حرمت دل کسی رو نشکنم...

یاد گرفتم دنیا برام هرچی رقم زد قبول کنم و دم نزنم...

یاد گرفتم که همیشه همه ی اینا یادم باشه...

یاد گرفتم اینا همش درس های دنیاس...

آره دنیا به آدماش درس میده و بعضی وقتا این دنیا چه پست و زشته...

[ سه شنبه 6 خرداد 1392برچسب:, ] [ 19:5 ] [ یاسر ]

[ ]

مـــن چقــدر دلتنگــــم

و چقدر تشنــــه لبخند کسی کـــه بــــــاران را میشناسد

دریـــــا رامیفهمد

و میداند سنگ سنگ است و نبـــــاید پــــــرتــاب کرد...







گاه

سکوت بیجا

همه چیز را بر باد میدهد!

همانگونه که حرّافی تمام آرامش را!

 

[ سه شنبه 27 فروردين 1392برچسب:, ] [ 18:3 ] [ یاسر ]

[ ]


در زلال شب
شب هایم بارانی است
روزهایم می گذرد
من باران اشک می خواهم
آنقدر باران می خواهم تا بتوانم تمام دلتنگی هایم را در آن زلال کنم


 





سلام روزگار... چه میکنی با نامردی مردمان..
من هم ..اگر بگذارند ...
دارم خرده های دلم را...
چسب میزنم... راستی این دل ...
دل می شود ؟









مرد از زن خیلی تنهاتره!
مرد لاک به ناخوناش نمیزنه که هروقت دلش یه جوری شد،
دستشو باز کنه و ناخوناشو نگاه کنه و ته دلش از خودش خوشش بیاد!
مرد موهاش بلند نیست که توی بی کَـسی کوتاهش کنه و اینجوری لج کنه با همۀ دنیا!
مرد نمیتونه وقتی دلش گرفت زنگ بزنه به دوستش و گریه کنه و خالی شه!
مرد حتی دردهاشو اشک که نه،یه اخـمِ خشن میکنه و میچسبونه به پیشونیش!
یه وقتایی ، یه جاهایی ، به یه کسایی باید گفت :
"میـــــــــــــم ... مثلِ مـــــرد

 

[ سه شنبه 27 فروردين 1392برچسب:, ] [ 18:1 ] [ یاسر ]

[ ]


دراز می کشم
روبروی آسمان
با سرانگشت خیالم می کشم
ستاره ای نیمه جان...

نشسته بر بالینش

آدمکی تنها...
دعا بر لب
در حسرت آمین ها...

آدمک غمگین

چقدر شبیه من
ستاره ای ندارد
میان هفت آسمان...


برای نمایش بزرگترین اندازه كلیك كنید



دریای نگاهت آرام بود
جذب موج های مهربانیت شدم...

نمی دانستم

در پس آنهمه آرامش
طوفانی نهفته
خشمگین

چنان در هم کوبید

احساسم را
غرق شدم...

خسته

شکسته
غمگین

ببین چطور

بازیچه ی جزر و مد احساست شدم...




برای نمایش بزرگترین اندازه كلیك كنید



گاهی وقتا یه عمر نمی تونی خودتو ببخشی
که چرا به اندازه لحظه ای به حرف وقول یکی اعتماد کردی
چون بعضی ها به اندازه یه ثانیه هم ارزش ولیاقت خوب فکر کردن وندارن
 شرافت گرگ خیلی بهتر از روباه مکاره..



[ سه شنبه 6 خرداد 1392برچسب:, ] [ 19:0 ] [ یاسر ]

[ ]


هیچ قصه گویی نیست که داستانش این گونه آغاز شود ،
که یکی بود ، دیگری هم بود .
همه با هم بودند .
و ما اسیر این قصه کهن ، برای بودن یکی ، یکی را نیست می کنیم .
از دارایی ، از آبرو ، از هستی . انگار که بودنمان وابسته نبودن دیگریست .
 هیچ کس نمیداند ، جز ما . هیچ کس نمی فهمد جز ما .
 و آن کس که نمی داند و نمی فهمد ، ارزشی ندارد ، حتی برای زیستن .
و این هنری است که آن را خوب آموخته ایم .
هنر نبودن دیگری





تورا دختر خانوم می‌نامند مضمونی که جذابیتش نفس‌گیر است…

دنیای دخترانه تو نه با شمع و عروسک معنا پیدا می‌کند و نه با اشک و افسون.


اما تمام این‌ها را هم در برمی‌گیرد…


تو نه ضعیفی و نه ناتوان، چرا که خداوند تو را بدون خشونت و زورِ بازو می‌پسندد.


اشک ریختن قدرت تو نیست، قدرت روح توست .
 

[ سه شنبه 5 خرداد 1392برچسب:, ] [ 14:59 ] [ یاسر ]

[ ]

زندگی یعنی:
بخند هرچند که غمگینی،
ببخش هرچند که مسکینی،
فراموش کن هر چند که دلگیری.
اینگونه بودن زیباست هر چند که آسان نیست!



ﻋﺸــــﻖ ” ﯾﻌﻨﯽ..
حـــــتی اگه …
ﺑﺪﻭﻧﯽ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺩﺕ !!
بدونی نمیشه !!

ﺍﻣﺎ ﻧﺘﻮﻧﯽ ﺗﺮﮐﺶ ﮐﻨﯽ!
ﻧﻪ ﺧﻮﺩﺷﻮ…
ﻧﻪ ﻓﮑﺮﺷﻮ…

برای نمایش بزرگترین اندازه كلیك كنید


تقدیم به همه ی دوستان
از همه شما ممنونم که میاین وبلاگم

امیدوارم که زندگی به کام همه شما شیرین باشه

[ سه شنبه 4 خرداد 1392برچسب:, ] [ 5:58 ] [ یاسر ]

[ ]

بهار و این همه دلگیری ؟؟

کسی فصل ها را جا به جا نکرده ؟؟!








گاهی دلم می گیرد

از آدم هایی که در پس نگاه سردشان

با لبخندی گرم فریبت می دهند

دلم میگیرد از خورشیدی که گرم نمی کند
......و نوری که تاریکی می دهد
ازکلماتی که
چون شیرینی افسانه ها فریبت می دهند
دلم می گیرد
از سردی
چندش آور دستی که دستت را می فشارد
و نگاهی که
به توست و هیچ وقت تو را نمی بیند

دکتر علی شریعتی

برای نمایش بزرگترین اندازه كلیك كنید

خسته ام
تکیه زده ام بر دیواری از سکوت ؛
گاه گاهی هق هق تنهایی هایم سکوتم را میخراشد و نقشی از یادگاری میزند
یادگاری هایی که کسی سواد خواندنش را ندارد
هیچ کس جز خدا!

[ سه شنبه 2 خرداد 1392برچسب:, ] [ 15:56 ] [ یاسر ]

[ ]

گاهی عمر تلف میشود ؛

به پای یک احساس ….

گاهی احساس تلف میشود ؛

به پای عمر !

و چه عذابی میکشد ،

کسی که هم عمرش تلف میشود ؛

هم احساسش ........

برای نمایش بزرگترین اندازه كلیك كنید


گاهی لحظه های سکوت

پرهیاهو ترین دقایق زندگی هستند

مملو از آنـچه می خواهیم

بگوییم ولی نمی توانیم بگوییم …


برای نمایش بزرگترین اندازه كلیك كنید





آری از پشت کوه آمده ام !!!

چه میدانستم این ور کوه باید برای ثروت حرام خورد


برای عشق خیانت کرد


برای خوب دیده شدن دیگری را بد نشان داد


برای به عرش رسیدن دیگری را به فرش کشاند


وقتی هم با تمام سادگی دلیلش را می پرسم


می گویند: از پشت کوه آمده...


ترجیح میدهم به پشت کوه برگردم


و تنها دغدغه ام سالم برگرداندن گوسفندان از دست گرگها باشد !


تا اینکه این ور کوه باشم و گرگ...

[ سه شنبه 29 فروردين 1392برچسب:, ] [ 14:53 ] [ یاسر ]

[ ]

به نام خدا
یه روز یه عزیزی میگفت: دوستی رو از زنبور یاد نگرفتم
که وقتی از گل جدا میشه میره سراغ یه گل دیگه،
دوستی رو از ماهی یاد گرفتم که وقتی از آب جدا میشه میمیره،
چند ساعتی رفتم توی فکر دوستی،زنبور،ماهی،....
ما دوستی رو از کی یاد گرفتیم؟
از آدمهایی که این روزها از گلی جدا نشده میرن سراغ گل دیگه؟
یا از آدمهای ماهی نما؟؟؟
دلمون و دریا می کنیم واسه دوستایی که فکر می کنیم برامون می میرند
غافل از اینکه این روزها همه درسهای بازیگری رو از بهرند
وباز یه کلاه بزرگتر از قبلی ها میره روی سرمون
و سرمون رو از سنگینی این همه کلاه نمی تونیم بلند کنیم
و هر کسی ما رو میبینه دلش میسوزه که توی اینهمه گرگ چه آدم سر به زیری!!!
واقعا ایول داره!!! بابا سرتو بگیر بالا ببین دوروبرت چی میگذره....
ما که اصلا نفهمیدیم این دوستی که میگن چیه!؟!
از کجا میشه خرید! اصلا گیر میاد؟
بعضیا میگن کمیاب شده، حتی توی ناصر خسرو هم نمیشه پیداش کرد!!!
ولی من پیداش میکنم،
به همه ثابت میکنم که دوستی هنوز هست،
من احساسش می کنم،
احساس زبان روحه و روح که اشتباه نمیکنه،می کنه؟؟؟؟؟

خانم مریم صفری

[ سه شنبه 27 فروردين 1392برچسب:, ] [ 17:53 ] [ یاسر ]

[ ]